سرنوشت حذف ارز 4200 تومانی در شرایط تورمی؟ / چشم انداز صنعت خودروی ایران با اجرای مجدد «برجام»

پرشین خودرو - مذاکرات هسته ای مربوط به توافق برجام، بین دولت ایران و دولت های طرف مقابل این توافق، در کشور اتریش در حال انجام است. برخی کارشناسان بر این باورند که همه طرف های این مذاکرات، به موفق شدن آن، نیاز دارند.

در گفت و گوی «پرشین خودرو» با دکتر جمشید عدالتیان ـ اقتصاددان و فعال بخش خصوصی ـ وضعیت کنونی صنعت خودروی ایران و وضعیت شاخص های کلیدی نرخ تورم و نرخ ارز و دلار، بررسی شده. همچنین چشم انداز احتمالی از اقتصاد ایران، نرخ ارز و صنعت خودرو، در صورت اجرای کامل دوباره توافق هسته ای، ارائه شده است.

 

*****

 

*در چارچوب سند چشم انداز 20 ساله ایران، کشور ما باید سالیانه رشد اقتصادی 8 درصدی داشته باشد و نرخ تورم هم تک رقمی و زیر 10 درصد باشد. در اواخر دولت آقای روحانی، بر اساس محاسبات بانک مرکزی نرخ تورم به 54 درصد رسیده بود و رشد اقتصادی هم در سال های اخیر به طور متوسط در حد صفر درصد بوده است.

آقای رئیسی، رئیس جمهور در زمان تقدیم بودجه سال 1401 به مجلس، گفتند «با این بودجه تورم تک رقمی دور از ذهن نیست». اگر تورم کاهش پیدا کند قدرت خرید حفظ و تقویت شود. جنابعالی وضعیت فعلی اقتصاد کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟

 

-در حال حاضر، شاخص های سه گانه اقتصادی «نرخ رشد اقتصادی»، «نرخ تورم»، «نرخ بیکاری» که بیش تر، مورد بحث قرار می گیرند، وضعیت خوبی در کشور ما ندارند. بر مبنای مرکز آمار ایران نرخ تورم سالانه منتهی به آذر ما امسال 43 درصد بوده و نرخ تورم مواد غذایی و صنعت غذایی، بیش از این مقدار است.

فکر می کنم نرخ رشد اقتصادی کشور ما در بهترین حالت، امسال بیش از 3 درصد نباشد و نرخ بیکاری هم به طور رسمی 12 درصد است ولی نرخ بیکاری جوان حدود 26 تا 30 درصد است.

اگر این سه شاخص اصلی را مبنا قرار بدهیم، می توانیم بگوییم اقتصاد کشور ما در وضعیت خوبی نیست و در یک حالت رکود تورمی قرار دارد. در مولفه های دیگر از جمله شفافیت بازار، باز بودن اقتصاد و فضای کسب و کار، ایران جایگاه نامناسبی نداشته و رتبه های بالاتر از 100 در سطح جهان دارد.

این وضع، نشان دهنده این است که وضعیت فعلی، وضعیت مناسبی نیست و اگر ضریب جینی را هم در نظر بگیریم، می توان گفت که فاصله طبقات کم درآمد و پُر درآمد به شدت زیاد شده. در نتیجه وضعیت عدالت اقتصادی نیز مناسب نیست.

 

*برخی از صنایع ایران از جمله خودرو، فولاد و پتروشیمی، صنایع پیشتاز و اساسی ایران هستند. در سال های اخیر، شرکت های پتروشیمی و فولادی سودآور بوده ولی شرکت های بزرگ خودرو سازی زیاندِه بوده اند.

در سال 1390 به عنوان اوج تولید سالیانه خودرو، حدود یک میلیون و 650 هزار دستگاه تولید شده و در سال 1396 هم یک میلیون و 550 هزار دستگاه تولید شد ولی تولید سال 1399 به حد 992 هزار دستگاه سقوط کرد.

در خصوص شرکت های بزرگ که سهم قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی ما دارند اوضاع چگونه است؟

 

-اگر بیماری کُلی صنعت کشور مورد بررسی قرار بدهیم، متوجه می شویم که ما در جا به جایی پول، صادرات، واردات مواد اولیه و انتقال تکنولوژی، مشکلات زیادی داشته  و داریم. عمده این مشکلات به دلیل تحریم بوده و بعضی از آنها به سوء مدیریت برمی گردد.

بر این اساس وضعیت کُلی  صنعت، مناسب نیست. از طرفی، شرکت های پتروشیمی از خوراک ارزان استفاده می کنند و شاید سوددهی آنها به آن خوراک ارزان برگردد. در هر صورت، تحریم همین سه بخش فولاد، پتروشیمی و خودرو را هدف قرار داده بود.

با همه فشاری که روی این سه صنعت بوده، آنها توانسته اند به فعالیت خودشان ادامه داده اند ولی این صنایع مشکلاتی هم دارند. به طور خاص در مورد صنایع خودرو سازی جهان می توان گفت که در شرکت های خودرو سازی جهان، بهبود تکنولوژی و تولید خودروهای کم مصرف و امن اتفاق افتاده است.

به عبارت دیگر، فقط کمیّت خودرو سازی مطرح نبوده و کیفیت خودرو هم مطرح است. در مجموع، بیماری کُل صنعت ما، همان بیماری کُلی موجودر جامعه است یعنی فشارهای تحریمی، عدم انتقال تکنولوژی و عدم جا به جایی پول، مشکلات حمل و شبیه آنها.

 

*قیمت های فروش داخلی فولاد و پتروشیمی، تقریباً بر اساس قیمت های روز جهانی تغییر می کند ولی در مورد قیمت گذاری خودرو این طور نیست. کارخانه های پتروشیمی یا فولاد، کارخانه هایی هستند که قبلاً ساخته شده اند و بعد هم تولید آنها انجام می شود.

برخی کارشناسان و فعال صنعت خودرو اعتقاد دارند که صنعت خودرو، یک صنعت پیچیده است. آیا احتمالاً به خاطر همان مسائل مربوط به انتقال تکنولوژی نمی توانیم مثل کشورهای دیگر در صنعت خودرو موفق باشیم یا این که موضوع قیمت گذاری دستوری که برخی به آن انتقاد دارند، در این زمینه نقش دارد؟

 

-اگر صنعت پتروشیمی و صنعت فولاد ما هم، دست به توسعه نزنند و از تکنولوژی های جدید استفاده نکنند، دچار مشکل می شوند، اما این موضوع در صنعت خودرو، خیلی روشن و مشخص است.

الان خودرو، تا حدودی به یک کالای سرمایه ای شده ولی در طبقه بندی، خودرو جزو کالاهای مصرفی بادوام قرار می گیرد. چون عامه مردم و خانواده ها، با خودرو سروکار دارند، مسائل مربوط به خودرو، بیش تر به چشم می آید. در مجموع خودرو سازی، داستان خودش را دارد و احتیاج دارد که تحقیق و توسعه قوی داشته باشد، قالب سازی های صنعتی مختلف داشته باشد و بهبود کیفیت داشته باشد.

با ظرفیت تولیدی که الان وجود دارد هزینه های تحقیق و توسعه و تغییر خودرو و خطوط تولید، هزینه های سنگینی را در بر دارد.

برای بازگشت سرمایه اولیه راه اندازی خطوط جدید تولید خودرو و تحقیق و توسعه ای که انجام می شود، حداقل ده سال باید یک خودرو تولید شود.

میزان تولید یک میلیون خودرو با تعداد زیادی کارخانه، در حدی نیست که سرمایه اولیه به سرعت برگردد مگر این که مثل خودرو سازان پیشرو در جهان، سعی کنیم بازار به دست بیاوریم و تیراژ تولید خودرو را افزایش بدهیم. من فکر می کنم در این صورت، می توانیم به نقطه سر به سر در تولید و حتی سوددهی هم برسیم.

 

جمشید عدالتیان

 

*در شرایط کنونی، در ارتباط با خرید و فروش خودرو، دو قیمت درب کارخانه و قیمت بازار آزاد وجود دارد وقیمت بازار آزاد بر اساس نوسانات مذاکرات هسته ای و نرخ دلار، بالا و پایین می شود. از طرفی، اگر تورم افزایش پیدا کند، هم قیمت فروش درب کارخانه بالا می رود و هم قیمت بازار آزاد.

در عین حال، آقای رئیسی به عنوان رئیس جمهور، تاکید دارند که نرخ تورم تک رقمی با لایحه بودجه تنظیم شده، دور از ذهن نیست.

در سال 1392 که آقای روحانی، رئیس جمهور شد، نرخ تورم بالاتر از 30 درصد بود و در سال 1395، نرخ تورم به 9 درصد در سال رسید. آیا وضعیت فعلی به گونه ای هست که آن اتفاقات مربوط به کاهش تورم تکرار شود؟

 

-از نظر تئوری های اقتصادی، تحقق چنین تورمی امکانپذیر است. در برابر ما کشورهای مختلفی نیز حضور دارند و می شود از تجربه آنها در عمل استفاده و تورم را کنترل کرد. همه می دانند که عامل اصلی تورم، همان نقدینگی و افزایش نقدینگی است.

ما اگر نقدینگی را کنترل کنیم، می توانیم نرخ تورم را کاهش بدهیم، اما این یک تصور اشتباه است که بشود در مدت یک سال یا دو سال، نرخ تورم را تک رقمی کرد. در زمان آقای روحانی هم، بیش از دو سال طول کشید تا نرخ تورم تک رقمی شد.

در آن زمان، به رفرم (اصلاحات اقتصادی) احتیاج نبود ولی الان نیاز به برخی اصلاحات اقتصادی هم وجود دارد. برای مثال، الان چند گانگی قیمت ارز وجود دارد و نظام بانکی مشکلات زیادی دارد.

اقتضاد کشور ما، در مورد تحریم ها یک حالت دفاعی پیدا کرده است. اگر اقتصاد بخواهد از آن حالت دفاعی خارج شود و به حالت اقتصاد نُرمال در بیاید، باید زمانی را بگذراند. این اصلاحات اقتصادی، اول تورم زا هستند و بعد می توانیم به سمتی برویم که تورم را کنترل کرده و شیب آن را کم کنیم.

انتظار این که در یک سال، این هدف تحقق پیدا کند، یک مقدار عجیب است. چرا که باید ارز ترجیحی را حذف کرد، مالیات ها را باید افزایش داد و ساختار بودجه را باید تغییر داد. در هر صورت، اصلاحات اقتصادی، مورد احتیاج است.

 

*دولت آقای رئیسی، در عمل به دنبال این است که ارز 4200 تومانی را حذف کند و قیمت ارز در اختیار دولت، فرضاً به 23 هزار تومان برسد. نرخ دلار در بازار آزاد به بالای 30 هزار تومان رفته بود و در هفته های اخیر، یک مقدار به خاطر پیشرفت مذاکرات هسته ای در وین اتریش کاهش پیدا کرد.

وقتی که دولت، تورم را کنترل نکند و حتی نرخ ارز دولتی از 4 هزار تومان به 23 هزار تومان هم افزایش داده شود، آیا در سال بعد یا سال های بعد باز گفته می شود که این ارز 23 هزار تومانی فرضاً به 40 هزار تومان یا 50 هزار تومان افزایش پیدا کند؟

 

-بله؛ در عمل همین طور خواهد شد ولی وقتی که ما یک تورم 40 یا 50 درصدی داشته باشیم و نرخ ارز بخواهد ثابت بماند، به معنی این است که دلار 50 درصد ارزان شده. حتی اگر نرخ دلار 23 هزار تومان شود، اما تورم 50 درصدی هم داشته باشیم، ارزش آن 23 هزار تومان در سال آینده، نصف می شود.  

 

*ارز 4200 تومانی از محل فروش صادرات نفت کشورمان است و به گفته آقای رئیسی، وضعیت صادرات نفت با وجود تحریم، بهتر شده. در حال حاضر، تحریم وجود دارد و 60 درصد مردم زیر خط فقر بوده و نیاز به کمک معیشتی دولت دارند. واردات دان مرغ و دارو با ارز 4200 تومانی، باعث تامین نیازهای حداقلی زندگی مردم می شود.

اگر ارز مورد نیاز واردات کالاهای اساسی و رفاه حداقلی، حذف شود آیا این کار باعث نمی شود که فقر گسترش پیدا کند و آیا نباید یک مقدار از همین درآمدهای نفتی صرف رفاه حداقلی مردم شود؟

 

-سوال شما دقیقاً بزرگ ترین مساله در اقتصاد ایران است. تصمیم گیرندگان و قدرت اجرایی کشور یعنی مجلس و دولت باید تصمیم بگیرند. برای مثال، مجلس باید تصمیم بگیرد که ما چند درصد تورم می خواهیم، چند درصد رشد اقتصادی می خواهیم و چگونه می توانیم عدالت اقتصادی را برقرار کنیم. 

وقتی مردم نتوانند سرپناهی داشته باشند و نتوانند به اندازه کافی کالری دریافت کنند، این وضع باعث شیوع بیماری و گرسنگی مزمن می شود. یک سوال این است که چه راه هایی وجود دارد که در کوتاه مدت و در مرحله گذار، از این اقشار جامعه حمایت کنیم.

اگر ما به عنوان یک تصمیم گیرنده، نرخ رشد اقتصادی 8 درصدی را هدف قرار بدهیم و نرخ تورم تک رقمی و نرخ بیکاری تک رقمی را هدفگذاری کنیم، تحقق این اهداف، بهترین ابزار عدالت اقتصادی در بلند مدت است. توسعه اقتصادی، می تواند کمک کند که اقشار طبقه متوسط جامعه تربیت شوند و رفته رفته اقشار زیر خط فقر هم، کار پیدا کنند و جزو طبقه متوسط درآمدی جامعه شوند.

ما باید ماهی گیری به آنها یاد بدهیم یعنی به آنها کار بدهیم تا این که به آنها ماهی بدهیم. این حالت، فقط از راه رشد اقتصادی و توسعه اقتصادی امکانپذیر است.

 

*فرضاً باید در مدت 20 سال رشد اقتصادی یک کشور 8 درصد باشد تا درآمد سرانه چند برابر شود. در عمل، وقتی که میانگین نرخ رشد اقتصادی صفر درصد بوده، چگونه ممکن است افراد زیادی از فقر خارج شوند؟

 

-این نکات با چند پیش فرض مطرح شد. البته اگر عقیده شخصی من را بخواهید یک بحث است و اگر بخواهیم صحبت های آقای رئیسی را بررسی کنیم، یک صحبت دیگر است. آقای رئیسی می گوید من می خواهم نرخ رشد اقتصادی 8 درصد را به دست بیاورم و تورم را کاهش بدهم.

اگر می خواهیم در مورد صحبت های آقای رئیسی بحث کنیم، باید ببینیم این نوع اهداف، شدنی است یا نشدنی و آیا باور کنیم یا باور نکنیم.

 

*به نظر شما، صحبت های آقای رئیس جمهور در خصوص نرخ تورم تک نرخی و نرخ رشد اقتصادی 8 درصدی، شدنی است؟

 

-این اهداف در صورتی، قابل تحقق است که اصلاحات اقتصادی انجام شود. در ابتدای این اصلاحات اقتصادی، به جامعه فشار وارد خواهد آمد و باعث ایجاد نارضایتی بیش تر می شود تا این که اقتصاد در مسیر مناسب خودش قرار بگیرد.

فقط برای این که درد اصلاحات اقتصادی، زیاد نشود و افراد جامعه در شرایط نامناسبی قرار نگیرند، در کوتاه مدت مجبوریم به برخی از اقشار جامعه یارانه بدهیم و کمک معیشتی کنیم ولی این نوع کمک ها در بلند مدت جواب نمی دهد.

اگر یک کشور، رشد اقتصادی نداشته باشد، شراکت در فقر اتفاق می افتد. در آن حالت، باید چه کار کنیم و آیا باید بیش تر از از بالایی ها بگیریم و به پایینی ها بدهیم؟ این نوع کارها، راه حل نیست و ما به جایی نمی رسیم. ما تجربه کشور چین را پیش رو داریم. بعد از این که این کشور، شروع به رفُرم اقتصادی کرد تعداد افرادی که فقیر بودند از 300 میلیون نفر به کمتر از 30 میلیون نفر رسید.

 

*کشور چین سرمایه گذاری خارجی زیادی جذب کرد و جذب می کند.

 

-بله؛ همین طور است. به همین دلیل است که بر اصلاحات اقتصادی تاکید می کنم. در کشور چین در ابتدای اصلاحات اقتصادی نیز، مشکلاتی به وجود آمد. به دلیل این که وقتی ما سازماندهی فعلی را بر هم می زنیم تا به سازماندهی جدید برسیم، زمان می بَرد و این موضوع قربانیانی دارد.

برای این که اشخاص جامعه، تحت فشار قرار نگیرند باید از آنها حمایت کرد. اساساً بدون درد، رسیدن به رشد اقتصادی 8 درصد در سال و جذب سرمایه گذاری خارجی و خارجی، امکان ندارد.نها

 

*برخی کارشناسان می گویند چون مذاکرات هسته ای در حال انجام است، وقتی این مذاکرات به نقاط مشترک برسد  توافق هسته ای برجام می تواند دوباره اجرا شود. به هر حال،اگر برجام اجرایی شود و با قیمت جهانی و فعلی 80 دلار برای هر بشکه نفت، ایران می تواند سالیانه 100 میلیارد دلار درآمد ارزی کسب کند.

در همین وضعیت، این که دولت آقای رئیسی می خواهد ارز 4200 تومانی واردات دان مرغ، دارو و اقلام دیگر را حذف کند، چگونه قابل تحلیل است؟

 

-موضوعی که در ارتباط با برجام، برای ما از فروش نفت مهم تر است، این است که محدودیت های صادراتی برداشته شود، انتقال پول انجام شود، هزینه رفت و آمد، حمل و نقل و بیمه، کاهش پیدا کند.

مردم انتظار دارند که از این درآمد نفت به آنها کمک شود. بالاخره تا حدی این کمک ها انجام شود ولی درآمد نفت نباید صرف بودجه جاری شود و باید تبدیل به سرمایه گذاری شود. این کار، همان کاری است که عربستان انجام داد و امارات انجام داد.

تجربه کشورهای امارات و قطر، جلوی چشم ما هست و یک بخش بزرگ از درامدهای این کشورها مربوط به سود سرمایه گذاری هایی است که در چند دهه گذشته انجام داده اند.

 

*جنابعالی به عنوان اقتصاددان و فعال بخش خصوصی، فکر می کنید مذاکرات هسته ای به نتیجه برسد؟

 

-بله. به نظر می رسد به نفع همگان است که این مذاکرات به نتیجه برسد و برجام، دو مرتبه فعال شود . به دلیل این که نه دنیا، جنگ می خواهد و نه ما جنگ می خواهیم. به نظرم می رسد که باخت ـ باخت است اگر مذاکرات به نتیجه نرسد.

رسیدن به توافق، شانس زیادی دارد و از طرفی، تورم فشار زیادی به مردم ما می آورد. اقداماتی که ترامپ انجام داد، نتیجه نداد و الان باید راه توافق پیدا شود. در حال حاضر، چانه زنی ها ادامه دارد و آن هم، منطقی است ولی عدم توافق، به نفع هیچکس نیست.

 

*در روزهای اخیر و همزمان با مذاکرات هسته ای وین، فضای مثبتی در جامعه ایران ایجاد شده و نرخ دلار در بازار آزاد، در حد چند هزار تومان ماهش پیدا کرد ولی از طرف دیگر مجلس و دولت، قصد دارند نرخ دلار در اختیار دولت را افزایش بدهند.

آیا این تلاش های دولت و مجلس، آثار آن جو روانی مثبت را که باعث کاهش نرخ ارز شده خنثی می کند؟

 

-در این زمینه باید سناریوهایی را در نظر گرفت. فرض کنید که نرخ دلار 15 هزار تومان شود و ارقام 22 هزار یا 23 هزار تومان مورد نظر دولت هم، در کار نباشد. با نرخ دلار 15 هزار تومان، صادرات کالاهای ایرانی از رونق می افتد و واردات، ارزان می شود.

در این حالت، صنایع ایران دچار مشکلات جدی می شوند ولی جامعه ما، خودش را با تورم و با نرخ ارز فعلی، منطبق کرده است. اگر نرخ دلار 15 هزار تومان شود، ما دچار بیماری هلندی می شویم، صنایع ایران از بین می روند و جنس های خارجی ارزان می شود.

در حال حاضر، قیمت فروش درب کارخانه خودروی پژو 2008، در ایران بیش از یک میلیارد تومان است. در حالی که این خودرو، در دنیا از رده خارج است. اگر نرخ دلار را 20 هزار تومان در نظر بگیریم این خودرو با قیمت 50 هزار دلار فروخته می شود. در حالی با 50 هزار دلار یا 60 هزار دلار، می شود بهترین خودروی دنیا را خرید.

 

*آیا کارآمدی و بهره وری را نمی شود افزایش داد که هزینه تولید خودرو کاهش پیدا کند؟

 

-در چند دهه اخیر، بارها و بارها افزایش نرخ های مختلف اتفاق افتاده و وقتی که نرخ حقوق و دستمزد و نرخ تمام اقلام مختلف را بالا می بریم، پایین آوردن آنها بسیار سخت است. دولت به جای این که به صورت منطقی به تورم بپردازد، فکر می کند افزایش قیمت ها فقط به خاطر سودجویی افراد است.

در حالی که مگر می شود امروزه، قیمت تعیین شده تعیین کرد. چرا که قیمت مواد اولیه به سرعت در حال تغییر است. همین شرکت های پتروشیمی ایران، مواد اولیه تولیدی خودشان را به صورت دلاری محاسبه کرده و در بازار ایران می فروشند.

 

*در دو دهه اخیر، شرکت های خودرو سازی ایران، دو بار با شرکت های اروپایی همکاری داشته اند ولی بعد از اِعمال تحریم ها، این همکاری ها متوقف شده.

در صورت موفق بودن این مذاکرات، آیا این امکان وجود دارد که خودرو سازان دنیا با شرکت های ایرانی همکاری کنند و هم خودروی با کیفیت تولید شود؟

 

-اگر گشایش اقتصادی از طریق مذاکرات اتفاق بیفتد، این گشایش اقتصادی باید پایدار باشد. چرا که شرکت های خارجی نمی خواهند به طور کوتاه مدت همکاری کنند. الان بیش از سه سال از ریاست جمهوری آقای بایدن، باقی نمانده و شرکت های خارجی تا مطمئن نشوند، برای سه سال سرمایه گذاری نمی کنند.

در نتیجه این توافق باید پایدار باشد تا شرکت های خارجی اعتماد کنند. بازگشت شرکت های خارجی زمان می بَرد و خط تولید عوض کردن به سادگی امکانپذیر نیست. وقتی شرکت ها بیایند حداقل باید هفت، هشت سال کار کنند تا اوضاع اقتصادی ما بهبود پیدا کند.

 

*توافق هسته ای برجام در اواخر سال 1394 اجرا شد ولی جنابعالی در سال 1396 گفته بودید رفع آثار تحریم بیش از 10 سال زمان می بَرد. در حال حاضر، چه نظری دارید؟

 

-الان هم همان طور است و بهبود سریع اقتصاد به سادگی امکانپذیر نیست. البته یک بحث، اجرای برجام است و یک بحث دیگر هم، اعتماد شرکت های خارجی بوده و شرکت های خارجی باید مطمئن شوند.

حتی سرمایه گذاری داخلی هم، همین طور است و اگر بازار ابهام داشته باشد، کسی سرمایه گذاری نمی کند. رفع ابهام و ایجاد اعتماد در سطح جهانی ضرورت دارد. فرض کنید ما بخواهیم خط تولید یک خودرو را عوض کنیم. حتی با تامین سرمایه و بازار سنجی، دو سه سال طول می کشد تا این کار انجام شود.

بعد از اجرای برجام، باید اصلاحات اقتصادی انجام شود. با فرض این که ساختار اقتصادی و نظام اقتصادی را بهبود بدهیم، فضای کسب و کار را بهبود بدهیم و حداقل جزو 100 کشور اول جهان باشیم، بهبود شرایط اقتصادی کشور زمان می بَرد. در مجموع بدون اصلاحات اقتصادی، اثرات برجام در جامعه، پایدار نخواهد بود.

کد خبر 136542

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha