به گزارش «پرشین خودرو»، در این بازه 10ساله تنها دو شركت كرمان خودرو و مدیران خودرو به مجموعه خودروسازی كشور اضافه شدند از سوی دیگر بعد از آزادسازی مجدد واردات خودرو تعداد بیشتری از شركتها وارد پروسه واردات شدند و به واردات برندها اقدام كردند.
البته این شركتها نیز محدود بودند؛ شركتهایی همانند آسان موتور، اطلس خودرو، ایرتویا، پرشیاخودرو، معین موتور و مدیا موتورز.
با از آغاز تحریمها تعداد قابل ملاحظهای از شركتهای جدید وارد پروسه واردات برندهای خودرویی شدند؛ شركتهایی كه از سال ١٣٩٠ به بعد كمكم وارد این بخش شدند، رامك خودرو، آرین موتور، نگین خودرو، آرتا تاك، افرا موتور، آلفا موتور، توان خودرو و ... بودند.
اما در سالهای تحریم بسیاری از شركتهای نامبرده عملا ارتباط خود را با شركت مادر از دست دادند و در عمل تعدادی دیگر نیز با استناد به قانون تجارت زمان تحریمها بدون هیچگونه ارتباطی با شركت اصلی راهاندازی شده بودند.
حال در طول بیش از یك سال گذشته و با رفع شدن تحریمها و زمزمههای ورود برندهای جدید، اهمیت شركتهای عرضهكننده ایرانی دوچندان شده است زیرا هر برند خودروی خارجی برای وارد شدن به بازار ایران، چه در زمینه تولید و چه در زمینه واردات، احتیاج به یك شریك ایرانی مناسب دارد و تنها در این صورت آن شركت میتواند به فعالیت خود در بازار ایران امیدوار باشد و برای عرضه محصولاتش در بازار کشور برنامهریزی كند.
اما مساله اصلی این است که بهدلیل بسته بودن بازار ایران در طول 10 سال ١٣٧٤ تا ١٣٨٤ و عملا بدون آینده بودن آن در بازه 10ساله بعدی یعنی ١٣٨٤ تا ١٣٩٤، عملا سرمایهگذاری زیربنایی و مناسبی برای ایجاد شركتهای تولیدی یا تجاری واردكننده نشده و تعداد شركتهایی كه در هر دو بخش تولید و واردات دارای زیرساختهای لازم هستند، بسیار محدود است.
در میان تولیدكنندگان، تنها ایران خودرو و سایپا شامل شركت سایپا و پارس خودرو، كرمانخودرو و مدیران خودرو دارای زیرساختهای لازم هستند و در میان واردكنندگان نیز شركتهای جیبیجی(آسان موتور و اطلس خودرو)، ایرتویا، نگین خودرو، آرین موتور، رامك خودرو و معین موتور دارای زیرساختهای لازم برای همكاری با برندهای خارجی هستند.
با شمردن تعداد این شركتها در مقایسه با انبوه برندهای اروپایی، ژاپنی، كرهای و چینی كه به دنبال ورود به بازار ایران هستند، درمییابیم كه تعداد شركتهایی كه بتوانند همكار و عرضهكننده برندهای خارجی در بازار ایران باشند، بسیار كم است. این در حالی است كه از میان این شركتها، آنهایی كه دارای تمام زیرساختهای لازم و امكانات سختافزاری و نرمافزاری و نیروی انسانی لازم هستند، به سختی به تعداد انگشتان یك دست میرسند و بسیاری از آنها هنوز در راه توسعه قرار دارند و با مشكلاتی برای توسعه سیستماتیك و همهجانبه روبهرو هستند.
با این وجود اگر در حالت خوش بینانه همه این شركتها را هم دارای حداقل زیرساختهای لازم بدانیم، باز هم تعداد آنها در مقایسه با انبوه برندهای خارجی كه درخواست ورود به بازار ایران را دارند، باید بسیار كم دانست.
مشابه همین وضعیت در مورد نیروی انسانی هم وجود دارد و تعداد نیروی انسانی متخصص و حرفهای صنعت خودرو، چه در بخش تولید و چه در بخش واردات بسیار كم است و باید گفت نیروی انسانی لازم و متخصص در بخش طراحی، تولید، بازاریابی، فروش، شبكه و خدمات بعد از فروش نسبت به حجم فعالیتهای بخش تولید خودرو و همچنین واردات بسیار كم است.
چنانچه دولت قصد دارد در برنامه بلندمدت خود صنعت خودرو را به عنوان یكی از آلترناتیوهای بخش درآمدهای نفتی قرار دهد باید در جهت ایجاد شركتهای مناسب، چه در بخش تولید و چه بخش واردات و همچنین تربیت نیروی انسانی متخصص و حرفهای در زمینههای طراحی صنعتی، مكانیك، صنایع، مواد، متالوژی، مگاترونیك و ... نیروی متخصص فروش، نیروهای متخصص بازاریابی، امور شبكه توزیع و در نهایت تكنسینهای لازم برای خدمات بعد از فروش، همگی با گرایش صنعت و تجارت خودرو سرمایهگذاری لازم فعالیت کند.
منبع روزنامه دنیای خودرو
نظر شما