به گزارش «پرشین خودرو»، این مراسم یادبود اگرچه قرار بوده که از ساعت ۲ بعدازظهر برگزار شود اما علاقمندان این خواننده پاپ با حضور در محوطه اطراف مسجد از ساعاتی پیش منتظر آغاز مراسم هستند.
این بار هم طرفداران با حمل پلاکاردهایی از تصاویر مرتضی پاشایی و بخشی از ترانههای او به مراسم یادبود او آمدهاند. همچنین اعلام شده که به دلیل ازدحام جمعیت، مراسم از طریق سیستمهای صوتی و تصویری برای کسانی که بیرون از مسجد هستند، پخش خواهد شد.
جزئیات مراسم یادبود :
سیدجواد هاشمی - مجری مراسم یادبود - در ابتدا گفت: پر کشیدن «مرتضی» را یکبار دیگر به دوستداران عرصهی موسیقی پاپ و همهی مردم، ب خصوص کسانی که در بیرون از مسجد تجمع کرده و از راههای دور آمدهاند، تسلیت میگویم. سلام میفرستم به ارواح شهدای کربلا، بخصوص سید سالار شهیدان.
این بازیگر تلویزیون ادامه داد: پاشایی جوانی دوستداشتنی، با محبت و با ادبی بود که امیدوارم اکنون بر سر سفرهی اباعبدالله مهمان باشد.
هاشمی افزود: «مرتضی» از همان نوجوانی بهخاطر عشقش به اهل بیت (ع) در شهرستانی که پدرش مشغول به کار بود، مکبر و موذن بود و این، پایههای مذهبی او را بهعنوان خوانندهی اهل بیت (ع) محکم کرد. هرچه تا به حال «مرتضی» خوانده، بر دل مردم نشسته است.
سپس حجتالاسلام شهاب مرادی - رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران - با بیان اینکه زندگی، یک مسابقه است، گفت: ما در فاصلهی مرگ و حیات قرار داریم، هر تولدی روی سکهی یک مرگ است و برعکس.
خداوند میفرماید: خلق الموت والحیات؛ این یک شگفتی است که خداوند اول اسم از مرگ میآورد و بعد زندگی. ما پس از یک زندگی میمیریم و در یک زندگی دیگر، متولد میشویم مثل دوران جنینی که در دنیایی غرق از آب زندگی میکردیم و حالا به دنیا آمدهایم. مرگ نابودی نیست، بلکه یک تولد است.
او ادامه داد: فاصلهی مرگ و زندگی، یک مسابقه است، مسابقهای که بدانیم از جهت عمل، کدامیک از ما بهتریم. حتما همه با خودشان میگویند، چرا تشییع مرتضی پاشایی اینقدر با شکوه برگزار شد. با خودشان میگویند که چرا در تشییع فلان استاد، اینقدر جمعیت نیامده بود. این مقایسه، ما را به چه چیزی میرساند؟ هر کسی از این مقایسه انعکاس ذهن خود را دریافت میکند. من نمیخواهم بگویم مردم، هنر را ستایش میکنند، چون در آن شکی نیست.
دل مردم ما خیلی مهربان است، پاشایی یک هنرمند باسابقه نبود، بلکه یک هنرمند خوشسابقه بود. مرادی به بیماری این خواننده اشاره کرد و گفت: پاشایی مبتلا به سرطان شد، یک بیماری سخت و دردناک که نمیخواهم در اینجا حرفی از آن بزنم. مردم دیدند که مرتضی یک جوان 30ساله مقابل بیماریاش خم نمیشود و کم نمیآورد.
شاید تعجب کنید اگر بدانید که خیلیها پاشایی را بعد از بیماریاش شناختند. برایشان مهم بود که از نظر این جوان، قیافه و ریختن موهایش مهم نیست، بلکه فقط میخواهد برای دل مردم بخواند. مرتضی و خانوادهاش حسینی هستند و این جنس حسینی بودن، خیلی دلی است.
وی اظهار کرد: مرتضی آماده بود که به کربلا برود، کارهایش را کرده بود، مردم این را حس میکنند، یکسریها خط کشی میکنند و گروهبندی انجام میدهند، اما مهم این است که مردم یک چیز را امضا کنند. من آدم صریحی هستم و با کسی تعارف هم ندارم و هیچوقت هم تملق کسی را نگفتهام.
اگر یک جریانی از بیرون کشور میآید که نسبت به این جریان واکنش نشان میدهد، بهخاطر این بود که مرتضی فقط برای دل مردم خواند و برای جوانهایی که در خلوتشان حتی شده 10 دقیقه با آهنگهای او، حرف دلشان را حس کرده بودند.
رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بیان کرد: الان که ما در این امنیت هستیم، بهخاطر خون شهدا است و مردم درک میکنند که مرتضی اگر در زمان جنگ بود و مجروح میشد، از آن کسانی میشد که در برابر رنج و بیماریاش، سالها مقاومت میکرد.
مرادی با اشاره به اینکه ترحم، طعم تحقیر دارد، گفت: مردم نه از ترحم خوششان میآید و نه دوست دارند آن را ابراز کنند، آنها مهربان هستند و مهربانی، حسی است که دو طرفش برد است. اینکه بعد از چند ساعت توانستند پیکر مرتضی را به خاک بسپارند، بهخاطر همین مهربانی مردم است و این مهربانی سرمایهی ملی و داشتهی بزرگی است.
اسلام هم دین مهربانی است و از جهل، دروغ ، کینه و تلخی باید ترسید، نه از مهربانی. وی اظهار کرد: حالا مرتضی مهمان رحمت بیانتهای خداست و جلسهی ترحیم او برای من و تو است و نه برای او که رفته است. پس بهتر است تا زنده هستیم به فکر هم باشیم و مهربانی کنیم.
مرادی اضافه کرد: آرزوی رفتن کربلا به دل مرتضی ماند، برای همین میخواهم همهی ما با هم برای او، بخشی از نوحهی «بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا» را بخوانیم.
در ادامهی مراسم، هاشمی بار دیگر پشت تریبون رفت و گفت: مرتضی یک جعبه داشت که درون آن، دو صلیب، یک پارچهی سبز و مقداری خاک بود. وقتی از پدرش پرسیدم این جعبه چیست، گفت: وقتی مرتضی بیمار بود، یک زن و مرد ارمنی که بهسختی فارسی صحبت میکردند، آمدند و اینها را به ما دادند. آنها از کربلا برگشته بودند و در حرم حضرت عباس (ع) به آن بزرگوار متوسل شده بودند که مرتضی را شفا بدهد.
«مهدی کرد» از دوستان پاشایی، در حالی که بغض کرده بود و قادر به سخن گفتن نبود، اظهار کرد: از همهی شما ممنونم که ما را تنها نگذاشتید. روح مرتضی اینجاست، همهی شما را میبیند و همهی شما را هم دوست داشت.
آرزویش بود که یک روز به این مقامی که دارد، برسد و بالاخره هم رسید. ممنونم که برادر من را تنها نگذاشتید و مراسم یادبودش را باشکوه برگزار کردید. در حالی که اشک ریختن به او اجازهی صحبت کردن نمیداد، حرفهایش را کوتاه کرد.
علی لهراسبی - خواننده و یکی از دوستان نزدیک پاشایی - نیز در سخنانی، با صدایی بغضآلود گفت: درگذشت مرتضی را به همهی مردم ایران تسلیت میگویم. هیچوقت فکر نمیکردم که در مراسم ختم یکی از بهترین دوستانم شرکت کنم.
مرتضی در ترانههایش خلاصه شد و هر آن چیزی که از او ماند، مهربانی و معرفتش بود. او ادامه داد: مردم میفهمیدند و احساس میکردند که مرتضی چه میگوید. او کسی بود که هرگز بد کسی را نگفت و پشت سر کسی حرف نزد.
تکهکلام معروف مرتضی در موفقیتهای دو سال اخیرش، «خدا را شکر» بود. او همیشه خدا را بهخاطر محبتی که بین او داشت، شکر میکرد.
لهراسبی همچنین اظهار کرد: باید در اینجا از همه کسانی که مخلصانه از اول بیماری مرتضی، با او همراه بودند و شبانهروز بر بالینش حضور داشتند، تشکر کنم، بخصوص خانوادهاش که مرتضی آنها را سربلند کرد و مردمی که برایش اشک ریختند. همینجا از همه میخواهم با اینکه خیلی سخت است، اما بهخاطر روح مرتضی یک لبخند بزنند.
او ادامه داد: مرتضی چهار روز قبل از مرگش، وقتی من، مهدی کرد و پدرش بر بالینش بودیم، ماسک را کنار زد و با اینکه نمیتوانست حرف بزند، اما همچنان لبخند روی لبش بود.
مثل مرتضی خیلی کم پیدا میشود. او خیلی آرزوها داشت و به نظرم، پاداش بزرگی که از خداوند به او میرسد از آرزوهایش بسیار بزرگتر است. لهراسبی در پایان، از حاضران خواست به احترام مرتضی پاشایی بایستند و برایش صلوات بفرستند. به گزارش ایسنا، مداحی رضا هلالی و قرائت قرآن، آخرین بخش مراسم یادبود مرتضی پاشایی بود.
البته پس به پایان رسیدن مراسم، مردم همچنان در اطراف مسجد ایستاده بودند و ترانههای پاشایی را در حالی که تصاویری از او را در دست داشتند، میخواندند.
نظر شما