به گزارش پرشین خودرو، این روزها که صنعت خودرو بیش از همیشه زیر ذرهبین رسانهها و افکار عمومی قرار گرفته است، هر اظهارنظر نسنجیده ای میتواند تبعاتی گسترده بهدنبال داشته باشد. روز گذشته، ابراهیم سوزنچی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان این جمله که «سایپا حداکثر تا دو هفته دیگر بتواند روی پای خود بایستد» و کسانی که در برابر واگذاری مقاومت میکنند، «مشکلات امنیتی ایجاد خواهند کرد»، فضای رسانهای را ملتهب کرد.
سؤال اصلی اینجاست که چگونه یک مقام فرهنگی، که نه مسئولیت اجرایی در صنعت خودرو دارد و نه سابقه مدیریتی در این حوزه، چنین پیشبینی سنگینی را مطرح میکند؟ کدام مسئول دلسوز حاضر میشود بگوید شرکتی با بیش از ۵۰ هزار نیروی کار و نقش کلیدی در زنجیره تولید کشور، تنها دو هفته دیگر به پایان خط میرسد؟
نکته دیگر، جایگاه تخصصی گوینده است. آیا کسی که در حوزه فرهنگ فعالیت دارد، در کار خود به موفقیتهای قابل دفاعی دست یافته که حالا وارد عرصه خودرو و اقتصاد کلان میشود؟ اگر هم هدف از این سخنان هشدار است، چرا بدون ارائه آمار، مستندات و تحلیلهای اقتصادی بیان میشود؟
از منظر اقتصادی، هیچ عدد و رقمی برای تأیید چنین ادعایی وجود ندارد. سایپا بهرغم مشکلات مالی، با رشد تولید، افزایش عرضه محصولات جدید و خروج از ماده ۱۴۱ قانون تجارت، مسیر بهبود را تجربه کرده است. چگونه میتوان این روند را نادیده گرفت و حکم به تعطیلی ظرف دو هفته داد؟
برخی تحلیلگران معتقدند این دست اظهارات بیش از آنکه بر پایه تحلیل باشد، بر مبنای فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی شکل میگیرد. بهنظر میرسد برخی افراد تلاش میکنند برای دیده شدن، از «جاده مخصوص» عبور کنند و با استفاده از نامهای بزرگی چون سایپا و ایرانخودرو، توجه، لایک و کامنت به دست آورند.
طرح چنین جملاتی در حالی است که هرگونه نااطمینانی در صنعت خودرو، مستقیماً بر بازار خودرو، قطعهسازان و حتی اعتماد مشتریان اثر میگذارد. دامن زدن به شایعات تعطیلی یا سقوط، میتواند همان چیزی باشد که دشمنان اقتصادی کشور بهدنبال آن هستند. آیا نباید مسئولان به جای پیشبینیهای بیسند، به راهکارهای علمی برای خصوصیسازی واقعی و اصلاح ساختار صنعت خودرو بیاندیشند؟
در نهایت، اظهارات سوزنچی بیش از هر چیز، پرسشی جدی پیش روی افکار عمومی قرار داده است، وقتی یک مقام غیرتخصصی، بدون عدد و منطق، از پایان کار یکی از بزرگترین شرکتهای صنعتی کشور سخن میگوید، چه کسی باید پاسخگوی تبعات اقتصادی، اجتماعی و اقتصادی آن باشد؟
به نظر میرسد برخی از این افراد که صحبتهای غیرکارشناسی مطرح میکنند، یا به دنبال معروف شدن هستند و یا کسانی آنها را حمایت مالی میکنند که علیه یک خودروسازی توییت کنند و فضای این صنعت را متشنج نشان دهند.
نظر شما