به گزارش «پرشین خودرو»، این لیست از آن جهت که بر خلاف سایر لیست‌ها و جوایز همچون جایزه تعالی سازمانی یا جشنواره قهرمانان صنعت قضاوتی نبوده و بر اساس روش IMI-100 و آمار و تحلیل است و قضاوت انسانی در آن دخالت ندارد هر ساله مورد توجه قرار می‌گیرد. گرچه شفاف سازی و بررسی گروه‌های مختلف اقتصادی در کشور موجب اهمیت آن شده اما با توجه به اعداد و ارقام بدست آمده در این لیست می‌توان نتایج قابل توجهی دیگری بدست آورد. به عنوان مثال در دوره گذشته بخش فروش گروه وسائط نقلیه و قطعات خودرو بیشترین سهم را از آن خود کرد اما بانک‌ها و سپس شرکت‌های سرمایه گذاری از نظر میزان دارایی و ارزش بازار وضع بهتری داشتند که نشان می‌دهد فروش خودرو دارایی نمی‌شود و از همین جداول می‌توان بخشی از استراتژی کلی بنگاه‌ها را بدست آورد. اما نکته جالب به بازده فروش و حاشیه سود شرکت‌ها تعلق دارد که در میان 20 شرکت اول فقط یک خودروسازی در رتبه 18 قرار دارد و این پیغام آشکاری است برای سهام‌ داران بازار که سرمایه‌های خود را به چه بخشی هدایت کنند. در IMI-100 گرچه 100 شرکتی که بیشترین فروش را دارند در صدر قرار می‌گیرد اما رتبه بندی 300 شرکت بزرگ و جداول مختلف از قبیل رشد فروش، بازده فروش، ارزش بازار، میزان سودآوری و بسیاری موارد دیگر فضای شفافی از کسب و کار را به نمایش می‌گذارد. نتایج امسال نشان خواهد داد آیا تغییراتی در این فضا بوجود آمده و یا بنگاه‌ها همچنان مسیر سابق خود را در پیش گرفته‌اند. در دوره گذشته مقایسه ای بین لیست 100 شرکت برتر ایران با فهرست برترین‌های فورچون500 که در سطح جهانی انجام می‌شود، صورت گرفت و مشخص شد به رغم شباهت کلی، حضور بعضی کسب و کارها در کشور جایگاهی ندارند. به عنوان مثال در لیست 100 شرکت اول ایران گروه‌هایی نظیر تاسیسات (Utilities) و خرده فروشان تخصصی (Specialty Retailers) حضور ندارند که نشان از نداشتن جایگاه در اقتصاد ایران و یا عدم وجود شفافیت اطلاعاتی در آن حوزه دارد و همچنین مشخص شد بسیاری از بنگاه‌ها برای بقا در یک رشته صنعتی، مجموعه متعددی از فعالیت‌ها را در کنار هم انجام می‌دهند و به طور تخصصی خود را مصروف یک زیرشاخه نمی‌کنند. در مثالی دیگر گروه فروشگاه‌های زنجیره‌ای برای اولین بار وارد لیست 100 شرکت برتر ایران شد اما همین گروه در فورچون500 از سابقه‌ای دیرینه برخوردار است چنانچه فروشگاه زنجیره‌ای وال مارت در سال 2008 جایگاه سوم را از آن خود کرد و این نشان از عدم جایگاه مناسب این كسب و كار در كشور و ظرفیت باالقوه آن دارد. باید دید بر اساس نتایج IMI-100، امسال آیا نشانه‌هایی از تغییر در فضای کسب و کار كشور بوجود آمده است؟